بهطور کلّی، بعد از وقوع انقلاب اسلامی، برنامهها و مدلهای مختلفی برای پیشرفت نظام اسلامی طراحی و اجرا شد. بدیهی بود که جامعه نمیتوانست منتظر تدوین یک الگوی عملیاتی دقیق مبتنی بر تفکر توحیدی بماند، بلکه باید پیش میرفت. در طول سالیان گذشته، خطوط کلّی اندیشهی امام و انقلاب، همواره پایهی برنامههای توسعه بوده و تلاش شده دچار انحراف نشود. امّا در این مسیر، فراز و نشیبها و کمیها و کاستیها کم نبوده است. افراط و تفریط در برخی موارد با تقلید رویکردی خاص و تغلیب آن بر سایر ابعاد زندگی، موجبات ایجاد اشکال و گاه انحراف را فراهم ساخته است. در مقطع کنونی با رشد علمی و فرهنگی جامعه از جهات مختلف، شرایط برای تدوین یک الگوی جامع و کامل مبتنی بر اندیشهی دینی فراهم آمده است. رهبر معظّم انقلاب نیز با تکیه بر تجارب گرانسنگ قبلی و توجّه به پیشرفتهای علمی به وجود آمده، ضرورت تدوین این الگو را مطرح نمودهاند. در دیدگاه ایشان، همهی ابعاد و عناصر مطرح برای تدوین یک الگوی مناسب، مورد توجّه قرار گرفته است. در تدوین چارچوب، علاوه بر اینکه به قالبهای علمی مرسوم و متداول در جامعهی علمی توجّه شده، منطق و نوع دستهبندی مورد اعتنای رهبری، مبنای کار قرار گرفته است.