فناوری حلقه‌های میانی؛ بازخوانی یک مفهوم بنیادین در منظومه گام دوم انقلاب

5 مرداد 1404
نویسنده: مجتبی تختی‌پور
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه

در سال‌های اخیر، مفهوم «حلقه میانی» در ادبیات انقلابی و گفتمان جوانان حزب‌اللهی جایگاه برجسته‌ای یافته است؛ اما برداشت رایج از این اصطلاح، اغلب سطحی، نادقیق و حتی در برخی موارد نادرست است. بسیاری آن را صرفاً به‌ عنوان «واسطه‌ای میان مردم و حاکمیت» یا «رابطی میان مسئولان و بدنه اجتماعی» تفسیر می‌کنند؛ در حالی که چنین نگاهی، نه‌تنها ناقص، بلکه مخدوش‌کننده‌ی عمق راهبردی این مفهوم در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی است.

حلقه میانی؛ سازمان‌دهنده‌ تحول، نه صرفاً واسطه ارتباط

در نگاه اصیل و تمدنی، حلقه میانی نه یک واسطه منفعل، بلکه کنشگری فعال، مؤمن، مسئولیت‌پذیر و تشکّل یافته‌یِ تشکّل دهنده است؛ تشکّلی برآمده از بطن مردم که مأموریت دارد جامعه را در مسیر آرمان‌های انقلاب اسلامی، عدالت، پیشرفت و تمدن‌سازی هدایت، توانمندسازی و راهبری کند. این حلقه‌ها پیام‌رسان صرف نیستند؛ بلکه خود میدان‌دار تحولات اجتماعی، فرهنگی، علمی و معنوی‌اند و نقش آن‌ها در هدایت حرکت عمومی جامعه، نقشی حیاتی و بی‌بدیل است.

آن‌ها پل ارتباطی نیستند که صرفاً دو طرف را به هم برسانند؛ بلکه عامل پیوند مردم با میدان عمل و توده‌ها با صحنه کنشگری هستند. آن‌ها زمینه‌ساز مشارکت فعال مردم در فرآیند تمدن‌سازی‌اند، نه صرفاً رابط بین حاکم و محکوم.

دو رسالت راهبردی حلقه‌های میانی

در گام دوم انقلاب، مجموعه‌های با تجربه‌ی میدان در نقش حلقه های میانی می بایست دو مأموریت بنیادین و حرکت آفرین را دنبال کنند:
1. به میدان آوردن مردم، به‌ویژه جوانان برای کنشگری دائمی در عرصه‌های متنوع فرهنگی، اجتماعی و تمدنی.

2. تکثیر خویش؛ یعنی انتقال تجربه‌های میدانی، روش‌ها، فناوری‌های کنش مؤثر و بینش راهبردی به جوانان آماده و پرانگیزه، از طریق راهبری و دستگیری تشکیلاتی.

این «فناوری حلقه‌های میانی» به‌ معنای انتقال صرف تجربیات نیست، بلکه به‌معنای تربیت نسل جدیدی از کنشگران دارای شعور صحنه، اعتماد به نفس انقلابی، و مهارت‌های حل مسئله و مدیریت اجتماعی است.

حلقه‌های میانی؛ پیشران حرکت عمومی

در منظومه گام دوم، حلقه میانی، بازوی دولت یا نظام دیوان‌سالار نیست. بلکه نیروی محرکه حرکت عمومی و میدان‌دار مردمی‌سازی پیشرفت است؛ نیرویی که با تکیه بر ایمان، عقلانیت، بینش اجتماعی، استقلال در تشخیص، و انس با میدان، می‌تواند موتور جامعه را در مسیر تمدن نوین اسلامی روشن نگه دارد و پیش براند.

حلقه میانی، حلقه طلایی تمدن‌سازی

اگر امروز از حلقه میانی سخن می‌گوییم، باید از تشکل‌های آتش‌به‌اختیار مردمی، جریان‌های فرهنگی و جهادی مستقل، هسته‌های علمی و نخبگانی، و فعالان اجتماعی برخاسته از بدنه مردم سخن بگوییم. نه از ساختارهای منفعل و اداری که گرفتار دیوان سالاری و روزمرگی‌اند.

آینده از آنِ حلقه‌های تکثیرشونده

اکنون بیش از هر زمان، باید حلقه‌های میانی را دقیق و عمیق بشناسیم، از برداشت‌های سطحی عبور کنیم و برای شکل‌گیری، رشد و تکثیر آن‌ها زمینه‌سازی کنیم.
باید از مجموعه‌های موفق و پرتجربه بخواهیم که به‌جای گسترش ساختار و تشکّل خود، خالصانه و بی‌توقع، مثل خود را تکثیر کنند. نه‌فقط تجربه‌هایشان را انتقال دهند، بلکه با تمرکز و برنامه‌ریزی، جوانان مستعد و پرانگیزه را راهبری و در میدان کنشگری هدایت کنند. در واقع بجای فروه و بزرگ تر کردن تشکل خود، افزایش تشکل‌های مردمی به موازات خود را وجه همّت خود قرار دهند. یک هیئت موفق ده‌ها هیئت دیگر، یک کانون فرهنگی موفق ده‌ها کانون فرهنگی دیگر و همین طور گروه‌های جهادی ووو در همه عرصه ها به همین منوال تشکل های کنشکری انبوهی شکل بگیرد که مستقل و خودجوش در میدان حل مسئله نماند.

سرنوشت تمدن نوین اسلامی، گره خورده است به تشکیل و تقویت چنین حلقه‌های طلایی‌ای که میان میدان، اراده، ایمان و مردم حلقه اتصال و عامل جهش باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش اخبار حرکت در حال بروزرسانی هست

به زودی بر می‌گردیم :)